کد مطلب:319047 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:182

ادعایش بود تمام خراب


پس یقین این علی محمد باب

ادعایش بود تمام خراب



چون كه بابش بود رضا بزاز

مولدش بود بلده ی شیراز



وین پلید نفهم سردرگم

نام مامش بود خدیجه بگم



از كجا این بود امام زمان

وز كجا این بود مدیر جهان




این كه عاری ز فهم و ادراك است

از كجا پادشاه این خاك است



این كه در نزد ناصر [1] الدین شاه

شاه بااقتدار و صاحب جاه



از سر عجز و از سر اقرار

توبه بنمود كرد استغفار



این كه شد بعد ذكر او دائم

من نیم باب و من نیم قائم



این كه خود گفت من امام نیم

صاحب رتبه و مقام نیم



از چه پس این گروه جمله خرند

كاسه لیكن ز آش داغ ترند



حضرت مستطاب خواننده

یك تقاضا بود از این بنده



هر كه گوید كه او بود قائم

بر سر نحس او بزن قایم



مختصر بحر جیفه ی دنیا

سید باب آن غریق هوی



چون كه وی را كسی نشد مانع

بر چنین رتبه هم نشد قانع




ادعائی نمود از آن برتر

كه منم ای انام پیغمبر



من بوم صاحب كتاب بیان

این كتابم بود چه در گران



اندر آن هست جمله دستورات

به ز قرآن و بهتر از تورات



این كتاب من است با تدلیل

بهتر است از زبور و از انجیل



این بیان نیست گنگ و دنگ است این

این كه در نیست قلبه سنگ است این



آن كلامی كه به ز مرجان است

سوره های متین قرآن است



این كه گوید در اوست دستورات

نی خلائی است پر ز قاذورات



این كه گوید كه پر ز تدلیل است

نی همه پوچ و جمله تخییل است



[1] در زمان ولايت عهدي ناصرالدين شاه توبه نامه به نزد او فرستاد.